From the Heart of Life to the Edge of a Cliff

My Story – Ardeshir

Hello,

My name is Ardeshir Esmaili Falah.

In 2023, I came to Canada filled with hopes and dreams—just like so many of us who are looking for a fresh start. But I never imagined that one day I’d be writing something like this… asking for help, just to keep going.

About five months ago, I discovered a painful lump on my neck. I thought it was just a minor infection. I took antibiotics and hoped it would go away.

But it didn’t.

The lump came back—larger, more painful. So I saw a doctor.

Blood tests, scans, a biopsy… and finally, a devastating diagnosis:

Hodgkin’s lymphoma, in its advanced stage.

Within a matter of weeks, my life was turned upside down.

The insurance I thought would support me, only covers limited costs. I received a $16,000 hospital bill from my one-week stay due to a suspected case of tuberculosis. When I reached out to my insurer, they told me it wouldn’t be covered—simply because more than two weeks had passed since my first medical visit.

Now I’m facing a difficult treatment journey:

• Medications that aren’t available in many countries—including Iran, where I’m from

• Chemotherapy, PET scans, specialist visits, and lab work that must be repeated every few weeks

• A total treatment cost of around $100,000 CAD

I’m currently working a general job, but my income isn’t even enough to cover the basics of my treatment. And every day that passes, time works against me.

This is where I need your help

Any support—big or small—means one step closer to staying alive.

If you can donate, you’ll be helping me move closer to life-saving treatment.

And if you can’t, just sharing this page can help my story reach more hearts.

❤️ Why does this matter?

Because this isn’t just about money.

It’s about:

• Bringing hope to someone fighting cancer alone

• Starting treatment before it’s too late

• Reminding someone they’re not alone, even in their darkest days

From the bottom of my heart, thank you for taking the time to read my story.

Your help could be the turning point that saves my life.

With all my hope,

Ardeshir

از دلِ زندگی تا لبه‌ی پرتگاه داستان من، اردشیر 

سلام، من اردشیر اسماعیلی‌فلاح هستم. سال ۲۰۲۳ با کلی امید و آرزو وارد کانادا شدم، مثل خیلی از ما که دنبال یک شروع تازه هستیم. اما هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم یه روز مجبور بشم چنین متنی بنویسم... برای کمک گرفتن، برای ادامه‌دادن. حدود ۵ ماه پیش، یه توده‌ی دردناک روی گردنم ظاهر شد. فکر کردم یه عفونت ساده‌ست. آنتی‌بیوتیک خوردم و امیدوار بودم همه‌چی درست بشه... اما نشد. توده برگشت، بزرگ‌تر و دردناک‌تر. رفتم دکتر. خون، اسکن، نمونه‌برداری، و در نهایت... یه تشخیص تلخ: سرطان هوچکین، و اون هم در مرحله پیشرفته. در طول چند هفته همه‌چیز زیر و رو شد. بیمه‌ای که فکر می‌کردم حمایتم می‌کنه، فقط هزینه‌های محدود رو پوشش می‌ده. برای بستری یک هفته‌ای که به‌خاطر شک به سل انجام شد، یه صورتحساب ۱۶٬۰۰۰ دلاری برام اومد. بهم گفتن چون بیش از دو هفته از اولین ویزیتم گذشته، حتی اون رو هم بیمه پوشش نمی‌ده. حالا جلوی من یه مسیر سختِ درمانی هست: • داروهایی که خیلی جاها، از جمله ایران، اصلاً موجود نیست • هزینه‌ی شیمی‌درمانی، پت‌اسکن، ویزیت‌ تخصصی و آزمایش‌هایی که هر چند هفته باید تکرار بشه • و مجموع همه‌ی این‌ها، یعنی حدود ۱۰۰٬۰۰۰ دلار هزینه درمان من در حال حاضر کار می‌کنم، اما با درآمدم، حتی خرج‌های اولیه‌ی درمان رو هم نمی‌تونم پوشش بدم. هر روز که می‌گذره، زمان داره علیه من کار می‌کنه. اینجاست که به کمک شما نیاز دارم هر کمکی—کوچک یا بزرگ—برای من یعنی یک قدم به سمت زندگی. اگر می‌تونی مبلغی کمک کنی، منو یک قدم به درمان نزدیک‌تر کردی. و اگر نمی‌تونی، فقط با به‌اشتراک‌گذاشتن این لینک، می‌تونی صدای من رو به گوش دل‌های دیگه برسونی. ❤️ چرا این کمک اهمیت داره؟ این فقط یک کمک مالی نیست. این یعنی: • امید توی دل کسی که به تنهایی با سرطان می‌جنگه • فرصتی برای شروع درمان قبل از اینکه دیر بشه • با هم بودن در روزهایی که تنها به نظر می‌رسن از صمیم قلب ممنونم برای وقتی که گذاشتی و پیامی که خوندی. کمک تو می‌تونه نقطه‌ی نجات باشه. با تمام امید، اردشیر